Wir sind Menschen und keine Maschinen, daher unser Recht auf Urlaub. Wir sind am 1. September zurück!

 12/08/2018 Tlaxcala, das internationale Übersetzernetzwerk für sprachliche Vielfalt Manifest von Tlaxcala  
Deutsch  
 UNIVERSELLE THEMEN 
UNIVERSELLE THEMEN / چرا اروپا به آمریکا بدهکار نیست
Artikel veröffentlicht auf Tlaxcala am 12/08/2018
Original: Warum Europa den USA nichts schuldet

چرا اروپا به آمریکا بدهکار نیست

Mohssen Massarrat محسن مسرت

Übersetzt von  Hamid Beheschti حميد بهشتي

 

متحدین آمریکا در ناتو با خرید اوراق بهادار دولت  آمریکا بطور غیر مستقیم و سر بزیرانه هر ساله تا آخرین دینار و شاهی را برای امنیت هسته ای کذایی و نیز تأمین انرژی خود به آمریکا پرداخت می نمایند. به همین دلیل آنها بر خلاف آنجه ترامپ مدعی است به آمریکا هیج بدهکار نیستند.

دونالد ترامپ از تکرار اینکه از متحدین آمریکا در ناتو پرداخت سهم دو در صدی تولید ناخالص داخلی آنها را برای ارتش درخواست کند خسته نمی شود. به گفته او اینکه آمریکا با پرداخت 610 میلیارد دلار برای مخارج نظامی که 3,4 در صد از تولید ناخالص داخلی آمریکاست امنیت متحدین خود را تأمین نماید قابل قبول نبوده و مالیات دهندگان آمریکا نیزدیگر حاضر به ادامه اینکار نیستند. لذا  متحدین آمریکا در ناتو در حقیقت  به آمریکائیان بدهکارند.

ترامپ در ظمن  پرگویی ها ی معمولی اش واقعیتهای ناگفته ای  در باره مکانیسمهای پنهانی سلطه گرای آمریکا را ناخودآگاه برملا می کند که ما اکنون اندکی بدان می پردازیم.

این امر واقعیت دارد که آمریکا از همان آغاز تأسیس ناتو بخش قابل ملاحظه ای از درآمد ملی خود را بابت هزینه های نظامی بکار میبرد که هم برای سیستم های پرخرج ایجاد وحشت هسته ای است و هم برای تأمین بیش از 800 پایگاه نظامیش مصرف میشوند. البته تمامی دولت های آمریکا پس از جنگ سرد از کاهش تسلیحات هسته ای خودداری نموده اند. یکی بخاطر اینکه بدون سفارشات تسلیحات هسته ای موجودیت مجتمع صنایع نظامی آمریکا جدا به  خطر میافتد . و دیگر اینکه آمریکا بدون چتر امنیت هسته ایِ خود، موقعیت کلیدی خویش در ناتو را از دست داده و مجبور خواهد بود از این اهرم سلطه گری  یعنی  وابسته ماندن متحدین خود بخصوص ژاپن و کشورهای اروپایی که در عین حال رقبای آمریکا نیز به حساب می آیند چشم پوشی نماید.

آمریکا  هزینه پایگاه های نظامی خود را که بخش بزرگی از آنها در خاورمیانه و نزدیک قرار دارند متقبل میشود زیرا از این طریق قادر است امنیت استفاده از  مواد خام و نفت غرب را به بهترین وجه تأمین نماید. این بسته ی امنیتی شامل حداقل دو بعد است: اول – کنترل مستقیم  منابع نفتی از طریق حمایت نظامی از کشورهای نفت خیز منطقه مانند عربستان سعودی  و دوم  در صورت لزوم  سرنگونی رژیم های مزاحم.

این حقیقت که آمریکا از قریب به 70 سال پیش  در اکثر درگیری های جنگی خاورمیانه و نزدیک دخیل بوده است بر کسی پوشیده نیست. اما اینکه آمریکا با حضور خود در منطقه در پی تامین امنیت نفتی خود است- برداشت نادرستی که خیلی هم طرفدار دارد-  تمامی انگیزه های این کشور را بیان نمیکند. آمریکا با توجه به اینکه از ابتدا تا کنون 80 درصد نیاز نفت خود را از آمریکای جنوبی تأمین می نماید وابستگی اش به منابع نفتی خاورمیانه آنطور که تصور میشود، با اهمیت نیست ولذا احتیاجی به تامین نظامی امنیت  نفتی برای خود ندارد. سئوال اینجاست که انگیزه اصلی دخالتهای نظامی آمریکا و حفظ امنیت نفتی در خاورمیانه چیست ؟

بدین منظور لازم است به تحلیل  ابعاد مهم دیگری بپردازیم:  مهمترین آنها تثبیت شرایطی است که بتواند در بازار جهانی، تولید و جریانِ بدون وقفه نفتِ ارزانِ خاورمیانه را برای مدت طولانی تضمین نماید و بدین ترتیب رشد اقتصادی  قابل توجهی را برای سرمایه داری غرب و بخصوص برای متحدین آمریکا در ناتو یعنی  اروپا و ژاپن  برای مدت هر چه طولانی تر بوجود آورد. چنین شرایط مناسب یعنی نفت ارزان و بدون وقفه که ما برای چندین دهه شاهد آن بودیم منتج از  روابط بازار آزاد در بازا جهانی نبوده بلکه بر سیستم هژمونیستی نظامی آمریکا استوار بود ند تا آمریکا از  طریق تامین انرژی نیز بتواند متحدین عضو ناتو را  به گروگان های سیاست امنیتی خویش تبدیل نماید. لذا این ایراد کنونی ترامپ که اروپا با ایجاد خط نفتی دریای شمال، خود را به روسیه وابسته می نماید نیز در تأیید این برداشت است.

البته برای آمریکا دلیل مهمتری نیز برای نظامی گری در تأمین نفت مصداق دارد: تجارت جهانی نفت بر مبنای دلار حداقل از زمان در هم ریختن سیستم برتن – وود (Bretton-Woods-System) در سال 1972 عملا جایگزین پول جهانی با اتکا  به طلا گشته است. لذا تجارت نفت بر مبنای دلار تقریبا از نیم قرن پیش نقش بسیار مهمی را برای تثبیت دلار در بازار جانی بازی میکند. فقط در صورت تثبیت ارزش دلار است که ثروتمندان کشورهای مقتدر از جمله در ژاپن و اروپا  به سرمایه کذاری مازاد سرمایه خود در اوراق بهادار دولت آمریکا میپردازند. اینان اما با این سرمایه گذاری کم ریسک خود  بیلان پرداخت های ملی کشوری را متوازن میکنند که از قریب  30 سال پیش تا کنون با بیلان کاملا نامتوزان تجاری دست و پنجه نرم میکند. شاید بر کسی پوشیده نباشد که  بانک مرکزی آمریکا اوراق بهادار دولتی را از دولت آمریکا میخرد و در قبال آن دلار چاپ میکند و تورم حاصل را به بازار جهانی انتقال میدهد.

بنابراین متحدین آمریکا در ناتو با خرید اوراق بهادار دولت  آمریکا بطور غیر مستقیم و سر بزیرانه هر ساله تا آخرین دینار و شاهی را برای امنیت هسته ای کذایی و نیز تأمین انرژی خود به آمریکا پرداخت می نمایند. به همین دلیل آنها بر خلاف آنجه ترامپ مدعی است به آمریکا هیج بدهکار نیستند.

البته پر واضح است که هزینه هنگفت  این سیتسم امنیتی آمریکا به دیگران محول میشود.: جنگ های بی شمار در خاورمیانه، میلیون ها کشته، خرابی فراوان و میلیونها آواره. علاوه بر این مخارج هنگفت، پروژه های بزرگ بشری از جمله خلع سلاح هسته ای و تثبیت صلح جهانی، ایجاد نظام جدید تجارت آزاد جهانی فارق از سلطه گری و  با حداقل ظرفیت های نظامی،  اجرای برنامه های کلان زیست محیطی و سایر پروژه های آینده ساز بشری عملا به فراموشی سپرده شده اند.





Danke der Author
Quelle: http://tlaxcala-int.org/article.asp?reference=23923
Erscheinungsdatum des Originalartikels: 07/08/2018
Artikel in Tlaxcala veröffentlicht: http://www.tlaxcala-int.org/article.asp?reference=23924

 

Schlagworte: ترامپآمریکاناتوهزینه تسلیحاتیتسلیحات هسته ایوحشت هسته ایتأمین نفتتجارت نفتتورم دلاردلار کاغذی
 

 
Drucken
Drucken
Diese Seite schicken
Diese Seite schicken


 Alle Seiten von Tlaxcala erscheinen unter dem Copyleft