به گزارش شرق ( sharghdaily.ir ):
دکتر حسن روحانی با دو سخنرانی خود در اجلاس سران سازمانملل در
25 سپتامبر 2013 و اجلاس مجمع عمومی خلع سلاح هستهای در 26 سپتامبر مبانی
مهمی را در راستای دسترسی به صلح پایدار درمنطقه خاورمیانه و در جهان مطرح
کرد. بنابراین تکیه به اصول مطرحشده و تعبیر آنها برای موفقیت در
سیاستگذاری از دورنمای صلحطلبی لازم به نظر میرسد، بهخصوص اینکه
درگیریها و چالشهای عمده جمهوری اسلامی با غرب همگی در پیش پای دولت قرار
دارند. روحانی در اجلاس سران با برشماری واقعبینانهای از نمونههای
خشونتزا و جنگافروز یک دهه گذشته از رهبران جهان میطلبد «آری به صلح و
نه برای جنگ» بگویند.
ضمن تاکید براینکه «تضمین صلح و دموکراسی و
تامین منافع مشروع همه کشورها در جهان و از جمله در منطقه خاورمیانه، با
نظامیگری محقق نمیشود» در قبال صدای مسلط اما غیرقانونی و ناکارآمد این
سالها که «گزینه جنگ روی میز است» دورنمای «صلح در دسترس است» را طرح و به
سازمانملل پیشنهاد کرد طرح«جهان علیه خشونت و افراطیگری» را در دستور
کار خود قرار دهد و بهجای گزینه ناکارآمد «ائتلاف برای جنگ» در مناطق
مختلف جهان به«ائتلاف برای صلح پایدار» بیندیشد. افسوس از اینکه روحانی
نظریات صلحجویانه خود را با طرح «گفتوگوی تمدنهای» محمد خاتمی که منجر
به تصمیم سازمان شد که اولین دهه قرن 21 را به دهه گفتوگوی تمدنها ثبت
کنند اتصال نداد و از این فرصت به اینکه نظریاتش در راستای تداوم منش
پیشنهادی خاتمی در ایجاد روابط بینالمللی نوین قرار دارد استفاده نکرد.
اما
مساله مهم دیگری که شاید تا بهحال مورد توجه قرار نگرفته باشد اما با
اهمیت است، درک دقیق روحانی از وجود جناحهای سیاسی درون حاکمیت در
آمریکاست، زیرا حل دیپلماتیک مناقشه هستهای با آمریکا بدون شناخت
راهبردهای مختلف و حتی متضاد این جناحها منجر به اشتباهاتی ترمیمناپذیر
خواهد شد. برای نمونه مبتکران اصلی تشدید تحریمهای سالجاری علیه ایران
جمهوریخواهان و لابی اسراییل در کنگره آمریکا بودند که رییسجمهوری آمریکا
را بهسوی تشدید درگیری با ایران سوق دادند.
نمونه دوم دنبالهروی
از موضع اسراییل در بلوکهکردن کنفرانس سازمانملل برای منطقه خاورمیانه
خالی از تسلیحات کشتارجمعی میباشد که قرار بود در نیمه دوم دسامبر 2012 در
هلسینکی تشکیل شود و این درحالی است که اوباما به این منوال شانس بزرگی را
برای حل مناقشه هستهای با ایران در مناسبترین چارچوب حقوقی بینالمللی
وخلع سلاحهای هستهای در کل خاورمیانه از دست داد. نمونه سوم تصمیم اوباما
پس از بهکاربردن سلاح شیمیایی در سوریه بود که وی اسد را بهعنوان مقصر
اعلام کرد و تصمیم گرفت دست به بمباران مجازاتی چندروزه بزند و این تصمیم
خود را در کنگره آمریکا به رای نمایندگان بگذارد. اما سناتور «مک کین» متن
پیشنهادی رییسجمهوری در کمیسیون روابط خارجی سنای آمریکا را آنگونه تغییر
داد که جنگ سوریه به بمباران چندروزه محدود نشود و رییسجمهوری به جنگ
طولانی و با هدف تغییر رژیم کشانده شود.
خوشبختانه ابتکار روسیه
مانع از گزینه جنگ شد، اما این تجربیات نشان میدهند که «نئوکان»ها در مورد
توافقات احتمالی اوباما با دولت روحانی در باب مناقشه هستهای نیز بیکار
نخواهند نشست. اینکه اوباما در 30 سپتامبر اعلام کرد وی «کلیه مذاکرات
آمریکا با ایران را با اسراییل در میان خواهد گذارد و گزینه جنگ نیز هنوز
روی میز است» نشانهای در تایید این پیشبینی است. در هر صورت نمیتوان
نادیده گرفت که «نئوکان»ها با اهداف سلطهگرایانه خود و همدستان منطقهای
آنها بخصوص اسراییل و عربستان سعودی کوشش خواهند کرد به تحریکاتی مخربانه
علیه راهحلهای دیپلماتیک و صلحجویانه مناقشه هستهای دست بزنند؛
بنابراین به نظر لازم میرسد که دولت روحانی از هماکنون و همزمان با کوشش
برای رسیدن به تفاهم در چارچوب مذاکرات 1+5 خود را برای ارایه گزینه مطلوب
دیگری نیز آماده کند مقصود از این گزینه همان کنفرانس سازمانملل برای
خاورمیانه خالی از سلاحهای کشتارجمعی (کنفرانس هلسینکی) است که اسراییل
مانع از تشکیل آن شد و به باور نویسنده برای جمهوری اسلامی در راستای دفاع
از منافع ملی و اهداف صلحجویانه نوعی رسالت تاریخی و مسوولیت اخلاقی به
وجود آورد که ساکت ننشیند و در تشکیل آن نقش عمدهای را بهعهده گیرد.
درحقیقت
دکتر روحانی با سخنرانی دوم خود در نیویورک که در 26سپتامبر در اولین
اجلاس مجمع عمومی سازمانملل درخصوص خلع سلاح هستهای ایراد کرد، زمینه
مناسبی را در این راستا به وجود آورد. روحانی در این سخنرانی بسیار مهم
خود، ضمن تاکید بر اینکه «هرگونه استفاده از سلاح هستهای، نقض منشور
مللمتحد و جنایت علیه بشریت است»؛ بنابراین «تنها راه رفع تهدید این
سلاحها، امحای کامل آنهاست» مصرانه از دولتهای هستهای درخواست کرد «به
امضای هرچه سریعتر و بدون تحفظ پروتکل مربوط به معاهده منطقه عاری از
سلاحهای هستهای، منطقه جنوب شرق آسیا و اسناد مربوط به آن مبادرت کنند.»
از
همه مهمتر اینکه روحانی در همان سخنرانی تاکید کرد «دولتهای غیرمتعهد
عضو پیمان عدم اشاعه هستهای مصرانه خواستار برگزاری فوری کنفرانس ایجاد
منطقه عاری از سلاحهای هستهای و دیگر سلاحهای کشتارجمعی در خاورمیانه،
با مشارکت همه کشورهای این منطقه هستند تا از هرگونه پیامد ناخواستهای در
این زمینه، پیشگیری شود.» اما همانطور که در بالا اشاره شد با توجه به
اینکه آمریکا با فشار اسراییل مانع شروع رسمی این کنفرانس شد و ممکن است در
آینده هم از شروع آن جلوگیری کند، ایران نمیتواند به درخواست شروع
کنفرانس اکتفا کند و منتظر تغییر سیاست اسراییل یا آمریکا شود، همانطورکه
هردو این کشورها بیش از 15سال از اینکه سازمانملل تشکیل این کنفرانس را به
تصویب برساند، هم جلوگیری کردند و این درحالی است که شروع این کنفرانس
موقعیت مناسبی برای ایران به وجود میآورد که پرونده هستهای آن از شورای
امنیت به این نهاد که اعضای آن از حقوق متساوی برخوردارند، انتقال پیدا کند
و گزینه تهدید، تحریم و حرکت بهسوی جنگ بیزمینه شود، زیرا از یکطرف
مهمترین استدلال ایالاتمتحده در درگیری با ایران، جلوگیری از اشاعه
سلاحهای هستهای است و از طرف دیگر هم هدف اصلی کنفرانس سازمانملل هم این
است که تسلیحات کشتارجمعی در همه کشورهای خاورمیانه از جمله در ایران
ممنوع شوند، بنابراین این کنفرانس تنها محلی است که در صورت شکست مذاکرات
1+5 میتواند با تکیه بر حقوق بینالمللی مناقشه هستهای با ایران را در
دستور کار خود قرار دهد و به نتیجه مثبتی هم برسد.
انتهای پیام/